معنی obiektywnie - جستجوی لغت در جدول جو
obiektywnie
به طور عینی، عمدتاً
ادامه...
بِه طُورِ عَینی، عمدتاً
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
subiektywnie
به طور ذهنی، به طور دائمی
ادامه...
بِه طُورِ ذِهنی، بِه طُورِ دائِمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
obiektywny
مبتنی بر واقعیّت، مبهم
ادامه...
مُبتَنی بَر واقِعیَّت، مُبهَم
دیکشنری لهستانی به فارسی