معنی o - جستجوی لغت در جدول جو
o
آن، او
ادامه...
آنِ، او
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
o
یا
ادامه...
یا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
oscilante
لرزش، در حال نوسان
ادامه...
لَرزِش، دَر حالِ نَوَسَان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
osificación
استخوان سازی
ادامه...
اُستِخوان سازی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oscuro
کاملاً تاریک، تاریک، مبهم
ادامه...
کامِلاً تاریک، تاریک، مُبهَم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oscuridad
کم نور بودن، تاریکی، گمنامی
ادامه...
کَم نور بودَن، تاریکی، گُمنامی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oscurecido
تاریک تر، تاریک شده
ادامه...
تاریک تَر، تاریک شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oscurecer
مبهم کردن، تاریک کردن
ادامه...
مُبهَم کَردَن، تاریک کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oscuramente
به طور مبهم، تاریک، با تاریکی
ادامه...
بِه طُورِ مُبهَم، تاریک، با تاریکی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oscilación
نوسان
ادامه...
نَوَسَان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ostentación
زرق و برق، خودنمایی، زیبایی پر زرق و برق
ادامه...
زَرق و بَرق، خودنَمایی، زیبایی پُر زَرق و بَرق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ortopédico
ارتوپدی
ادامه...
اُرتُوپِدی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ortopédicamente
ارتوپدیکی، به صورت ارتوپدی
ادامه...
اُرتُوپِدیکی، بِه صورَتِ اُرتُوپِدی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ortodoncista
متخصّص ارتودنسی
ادامه...
مُتِخَصِّص اُرتودِنسی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
orquestar
آهنگسازی کردن، هماهنگ کردن
ادامه...
آهَنگسازی کَردَن، هَماهَنگ کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
orquestador
هماهنگ کننده، ارکستراتور
ادامه...
هَماهَنگ کُنَندِه، اُرکِستراتور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
orquestación
هماهنگی، ارکستراسیون
ادامه...
هَماهَنگی، اُرکِستراسیون
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
osificado
سنگی شده، استخوٰانی شده
ادامه...
سَنگی شُدِه، اُستِخوٰانی شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ostentosamente
خودنمایانه، به صورت خودنمایی
ادامه...
خودنَمایانِه، بِه صورَتِ خودنَمایی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ovalado
بیضی، بیضی شکل
ادامه...
بَیضی، بَیضی شِکل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oyente
شنونده
ادامه...
شَنَوَنده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oxímoron
ناقض
ادامه...
ناقِض
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oxigenación
اکسیژن رسانی
ادامه...
اُکسیژِن رِسانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oxidarse
زنگ زدن، زنگ زدگی
ادامه...
زَنگ زَدَن، زَنگ زَدِگی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oxidado
زنگ زده
ادامه...
زَنگ زَدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oxidación
اکسایش، اکسیداسیون
ادامه...
اُکسایِش، اُکسیداسِیون
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ovación
تشویق
ادامه...
تَشوِیق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ostentoso
متکبّرانه، خودنمایی
ادامه...
مُتِکَبِّرانِه، خودنَمایی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
otro
دیگر
ادامه...
دیگَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
otorgar gracia
رحمت کردن، فیض عطا کن
ادامه...
رَحمَت کَردَن، فِیض عَطا کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
otorgar
بخشیدن، کمک مالی
ادامه...
بَخشیدَن، کُمَکِ مالی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
otorgante de licencia
مجوّزدهنده
ادامه...
مُجَوِّزدَهَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
otorgante
اهدا کننده، اعطا کننده
ادامه...
اِهدا کُنَندِه، اِعطا کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
otorgamiento
اعطای مقام، کمک مالی
ادامه...
اِعطایِ مَقام، کُمَکِ مالی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ornamentalmente
زینتی، به صورت زینتی
ادامه...
زینَتی، بِه صورَتِ زینَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی