معنی nyuma - جستجوی لغت در جدول جو
nyuma
به طور معکوس، پشت سر
ادامه...
بِه طُورِ مَعکوس، پُشتِ سَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nyumba
خانه
ادامه...
خانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
dengan senyuman
با لبخند
ادامه...
با لَبخَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kuandika tarehe ya nyuma
تاریخ گذاشتن، تاریخ را به عقب بنویس
ادامه...
تاریخ گُذاشتَن، تاریخ را بِه عَقَب بِنِویس
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kurudi nyuma
به طور معکوس، به گذشته
ادامه...
بِه طُورِ مَعکوس، بِه گُذَشتِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa mtindo wa nyuma
با نگاه به گذشته، در سبک یکپارچه سازی با سیستم عامل
ادامه...
با نِگَاه بِه گُذَشتِه، دَر سَبکِ یِکپارچِه سازی با سیستِم عامِل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa athari ya nyuma
عطف به ماسبق، برای افکت پشت
ادامه...
عَطفِ بِه ماسَبَق، بَرایِ اِفِکت پُشت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuzungumza nyuma ya mtu
غیبت کردن، پشت سر کسی حرف زدن
ادامه...
غِیبَت کَردَن، پُشتِ سَر کَسی حَرف زَدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mtiiriko wa nyuma
آبکشی کردن، جریان برگشتی
ادامه...
آبکَشی کَردَن، جَریان بَرگَشتی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kurudi nyuma
پدال عقب زدن، برگرد، بازگشتن، عقب ماندگی، برگشتن، گذشتن، عقب نشینی کردن، رو به عقب
ادامه...
پِدال عَقَب زَدَن، بَرگَرد، بازگَشتَن، عَقَب ماندِگی، بَرگَشتَن، گُذَشتَن، عَقَب نِشینی کَردَن، رُو بِه عَقَب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kupiga kwa mkono wa nyuma
ضربه زدن با پشت دست
ادامه...
ضَربِه زَدَن با پُشتِ دَست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kulala nyuma
لمس، دراز بکش
ادامه...
لَمس، دِراز بِکُش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mandharinyuma
پس زمینه
ادامه...
پَس زمینِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ya nyuma
بازگشتی، پشت، بازنگری
ادامه...
بازگَشتی، پُشت، بازنِگَری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa nyuma
پشتی، پشت
ادامه...
پُشتی، پُشت
دیکشنری سواحیلی به فارسی