جدول جو
جدول جو

معنی nusu - جستجوی لغت در جدول جو

nusu
نیمه، نصف
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نفوذ کردن، چاقو زدن، سوزاندن، پرچم زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور نیمه حرفه ای، برای نیمه حرفه ای
دیکشنری سواحیلی به فارسی
با دل نیمه گرم، نیمه دل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نیمه سالانه، به مدّت نیم سال
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نیمه رسمی، به صورت نیمه رسمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نصف کردن، به نصف تقسیم شود
دیکشنری سواحیلی به فارسی
غیرمعمولی، غیر معمول
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور غیر آشنا، غیرعادّی، به طور غیرمعمولی، به طور غیرعادّی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور سوزناک، سوراخ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نیزه زدن، چاقو زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیر عادی، غیر معمول، غیرمعمولی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
به طور غیرعادّی، غیرعادّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
به طور غیرعادّی، به روشی غیر معمول
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
غیرمعمولی، غیر معمول
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور غیرعادّی، غیر معمول
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرعادّی بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور گزنده، با چاقو زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نیمه هوشیار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نیمه تاریکی، نیمه تاریک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نیمه حرفه ای
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نیمه بازنشستگی، نیمه بازنشسته
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نیمه دل، نیم دل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نیمه رسمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نیمه باز، نیمه روشن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نیمه قیمتی، نصف ارزش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بازمانده، بازماندگان
دیکشنری سواحیلی به فارسی