معنی nomineren - جستجوی لغت در جدول جو
nomineren
نامزد کردن
ادامه...
نامزَد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nominieren
نامزد کردن
ادامه...
نامزَد کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
domineren
سلطه داشتن، مسلّط شوند
ادامه...
سُلطِه داشتَن، مُسَلَّط شَوَند
دیکشنری هلندی به فارسی
dominieren
سلطه داشتن، مسلّط شوند
ادامه...
سُلطِه داشتَن، مُسَلَّط شَوَند
دیکشنری آلمانی به فارسی
combineren
ترکیب کردن
ادامه...
تَرکیب کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
lamineren
لمینت کردن، لمینیت
ادامه...
لَمینِت کَردَن، لَمینِیت
دیکشنری هلندی به فارسی
notieren
یادداشت کردن، یادداشت کنید
ادامه...
یادداشت کَردَن، یادداشت کُنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
nominare
منصوب کردن، منصوب کند، نام گذاشتن، نامزد کردن
ادامه...
مَنصوب کَردَن، مَنصوب کُند، نام گُذاشتَن، نامزَد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی