معنی nominasi - جستجوی لغت در جدول جو
nominasi
نامزدی
ادامه...
نامزَدی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
dominasi
سلطه کامل، سلطه
ادامه...
سُلطِه کامِل، سُلطِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kombinasi
ترکیب، ترکیبی
ادامه...
تَرکیب، تَرکیبی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
nominatie
نامزدی
ادامه...
نامزَدی
دیکشنری هلندی به فارسی
nominaal
نامی، اسمی
ادامه...
نامی، اِسمی
دیکشنری هلندی به فارسی
nominare
منصوب کردن، منصوب کند، نام گذاشتن، نامزد کردن
ادامه...
مَنصوب کَردَن، مَنصوب کُند، نام گُذاشتَن، نامزَد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
nominale
نامی، اسمی
ادامه...
نامی، اِسمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
nominar
نامزد کردن
ادامه...
نامزَد کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nominal
نامی، اسمی
ادامه...
نامی، اِسمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nominal
نامی، اسمی
ادامه...
نامی، اِسمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
nominal
نامی، اسمی
ادامه...
نامی، اِسمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
nominal
نامی، اسمی
ادامه...
نامی، اِسمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nominal
نامی، اسمی
ادامه...
نامی، اِسمی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
nominal
نامی، اسمی
ادامه...
نامی، اِسمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
nomina
نامزدی، قرار ملاقات
ادامه...
نامزَدی، قَرارِ مُلاقات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
menominasikan
نامزد کردن
ادامه...
نامزَد کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی