معنی njia - جستجوی لغت در جدول جو

njia

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kushangaza

به طور شگفت آور، به طرز شگفت انگیزی، به طور حیرت انگیز، به طرز شک برانگیز، به طور گیج کننده، به طور عجیب و غریب، پر شور

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutaka

به طور اصرار آمیز، به روش دلخوٰاه

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutafakari

با تفکّر، از طریق مدیتیشن، بازتابی، به طور بازتابی

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kusumbua

نگران کننده، به شکلی نگران کننده

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kusita sita

به طور متناوب

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kushinikiza

به طور پافشاری، با فشار دادن

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kushinda

به طور چشمگیری، به شیوه ای برنده

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kupokosa

با شدّت بسیار، از طریق حذف

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutatiza

به طور آزاردهنده، به شکلی مخلّ

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kupokea

با پذیرش، از طریق دریافت

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kupitisha ukosoaji

به طور انتقادی، از طریق انتقاد گذرا

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kupinga jamii

به طور ضد اجتماعی، به شیوه ای ضدّ اجتماعی

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kupindukia

به طور غیرمنظّم، به صورت افراطی

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kupindisha ukweli

به طور اغراق آمیز، با تحریف حقیقت

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kupigiwa kelele

به طور زننده، از طریق فریاد زدن، به طور پر زرق و برق

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutatanisha

به طور مبهم، به روشی گیج کننده، کدر

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutegemeza

دلپذیر، به صورت حمایتی

دیکشنری سواحیلی به فارسی

njaa

گرسنه، گرسنگی، سوء تغذیه، قحطی

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutov Respect

به طور بی احترامی

دیکشنری سواحیلی به فارسی

noia

یأس، بی حوصلگی

دیکشنری ایتالیایی به فارسی

nia

معناداری، قصد

دیکشنری سواحیلی به فارسی

njia ya mwelekeo

مسیر حرکت، راه جهت

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutuliza

به طور اطمینان بخش، به روشی آرامش بخش

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutovumilia

به طور غیرقابل تحمل، از طریق عدم تحمّل

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutovujisha jina

به طور ناشناس، به صورت ناشناس

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutokuwa na ukarimu

به طور بی مهر، از طریق نامهربانی

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutibu

درمانگرانه، از طریق درمان

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutokuwa na uamuzi

به طور مردّد، از طریق بلاتکلیفی

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutokuwa na shauku

به طور بی تفاوت، به روشی بی طرفانه

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutokukubaliana

به طور سرکشی، از طریق اختلاف نظر

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutishia

به طور تهدیدآمیز، به صورت تهدیدآمیز

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutisha

به طور وحشتناک، به شکلی ترسناک، به طرز وحشتناکی، به طور زشت، به طور فاجعه آمیز، به طور ترسناک

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kutiliwa shaka

به طور پرسش برانگیز، به شکلی مشکوک

دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa njia ya kupendeza

آب دهان انداز، به شیوه ای دلپذیر، به طور عجیب و جالب

دیکشنری سواحیلی به فارسی

معنی njia - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما