معنی niski - جستجوی لغت در جدول جو
niski
پایین، فرود آمدن، کوتاه
ادامه...
پایین، فُرود آمَدَن، کوتاه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
niskiej rangi
پایین رتبه، حفّاری
ادامه...
پایین رُتبِه، حَفّاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
niski wymagania konserwacyjne
کم نگهداری، کم نور
ادامه...
کَم نِگَهداری، کَم نور
دیکشنری لهستانی به فارسی
niski ryzyko
کم خطر، کم خونی
ادامه...
کَم خَطَر، کَم خونی
دیکشنری لهستانی به فارسی