معنی niewiernie - جستجوی لغت در جدول جو
niewiernie
بی وفا، خیانت
ادامه...
بی وَفا، خِیانَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
niezmiernie
به طور غیرقابل اندازه گیری، غیر قابل انتقال
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ اَندازِه گیری، غِیرِ قابِلِ اِنتِقال
دیکشنری لهستانی به فارسی
niewinnie
بدون گناه، رایگان
ادامه...
بِدونِ گُناه، رایِگان
دیکشنری لهستانی به فارسی
niewierny
بی وفا، بی وفایی، وفادار نبودن، وفادارانه
ادامه...
بی وَفا، بی وَفایی، وَفادار نَبودَن، وَفادارانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی