جدول جو
جدول جو

معنی nieuw - جستجوی لغت در جدول جو

nieuw
تازه، جدید
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سرمایه گذاری مجدّد کردن، سرمایه گذاری مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
مجدّد پذیرفتن، دوباره اجازه بده
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره شروع کردن، راه اندازی مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره فکر کردن، تجدید نظر کنید
دیکشنری هلندی به فارسی
بازگشایی کردن، بازگشایی
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره آموزش دادن، آموزش مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره گرفتن، دوباره بگیر
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره معرّفی کردن، دوباره معرّفی کنید
دیکشنری هلندی به فارسی
همراستا کردن، تنظیم مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
تفسیر مجدّد کردن، تفسیر مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
ریست کردن، تنظیم مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
برنامه ریزی مجدّد کردن، زمان بندی مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره جمع کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره ارزیابی کردن، ارزیابی مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
پیکربندی مجدّد کردن، پیکربندی مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره منتشر کردن، انتشار مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره ظاهر شدن، دوباره ظاهر شود
دیکشنری هلندی به فارسی
بی تمرکز، بدون پیش داوری، غافل، خلع سلاح
دیکشنری لهستانی به فارسی
تازگی
دیکشنری هلندی به فارسی
بی توجّهی
دیکشنری لهستانی به فارسی
ارزش خبری
دیکشنری هلندی به فارسی
جدید ترین
دیکشنری هلندی به فارسی
فضول گری، کنجکاوی، پرسشگری
دیکشنری هلندی به فارسی
فضولی کردن، کنجکاو باشید
دیکشنری هلندی به فارسی
کنجکاوانه، کنجکاو، با کنجکاوی، با دقّت و کنجکاوی، فضول
دیکشنری هلندی به فارسی
جدید بودن، تازگی
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره گفتن، بازگو کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
تجدید کردن، تجدید، دوباره بازسازی کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
بازسازی شده، تمدید شد
دیکشنری هلندی به فارسی
تعهّد مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی
قابلیّت تجدید، تجدید پذیری
دیکشنری هلندی به فارسی
قابل تجدید
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره دنبال کردن، دوباره دنبال کن
دیکشنری هلندی به فارسی
دوباره گرد هم آمدن، تشکیل مجدّد
دیکشنری هلندی به فارسی