niespójność ناسازگاری، بی دوستی، قطعی بودن، در قفسه قرار دهید، عدم انسجام، عدم انطباق ادامه... ناسازگاری، بی دوستی، قَطعی بودَن، دَر قَفَسِه قَرار دَهید، عَدَمِ اِنسِجام، عَدَمِ اِنطِباق دیکشنری لهستانی به فارسی