معنی nieskończono - جستجوی لغت در جدول جو
nieskończono
بی پایان، خستگی ناپذیر
ادامه...
بی پایان، خَستِگی ناپَذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nieskończoność
به طور بی پایان، بدون تاثیر، بی نهایتی، بی تربیت، بی پایانی، بی حدّ و مرزی، بی نهایت
ادامه...
بِه طُورِ بی پایان، بِدونِ تَاثیر، بی نَهایَتی، بی تَربیَت، بی پایانی، بی حَدّ و مَرزی، بی نَهایَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieskończony
بی پایان، بی نهایت، بی نهایت کوچک
ادامه...
بی پایان، بی نَهایَت، بی نَهایَت کوچَک
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieskończonościowo
به طور نامحدود، به صورت نامرئی، بی پایان، بی نهایت
ادامه...
بِه طُورِ نامَحدود، بِه صورَتِ نامَرئی، بی پایان، بی نَهایَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieskończono mało
به طور بی نهایت کوچک، بی نام
ادامه...
بِه طُورِ بی نَهایَت کوچَک، بی نام
دیکشنری لهستانی به فارسی