معنی nieskalany - جستجوی لغت در جدول جو
nieskalany
بی آلایش، بی بیان
ادامه...
بی آلایِش، بی بَیان
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nieskażony
خالص، خالق
ادامه...
خالِص، خالِق
دیکشنری لهستانی به فارسی
niewskazany
بی بیان، جسورانه، غیرمفید، ناسالم
ادامه...
بی بَیان، جَسورانِه، غِیرِمُفید، ناسالِم
دیکشنری لهستانی به فارسی