معنی nierozwiązywalny - جستجوی لغت در جدول جو
nierozwiązywalny
حلّ نشدنی، حلّ نشده
ادامه...
حَلّ نَشُدَنی، حَلّ نَشُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی