معنی niepomyślnie - جستجوی لغت در جدول جو
niepomyślnie
به طور شوم، به طرز شومی
ادامه...
بِه طُورِ شوم، بِه طَرزِ شومی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nieumyślnie
به طور تصادفی، به صورت تصادفی، به طور غیر عمدی، غیر معمول
ادامه...
بِه طُورِ تَصادُفی، بِه صورَتِ تَصادُفی، بِه طُورِ غِیرِ عَمدی، غِیرِ مَعمول
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieomylnie
بدون اشتباه، بداهه، به طور قطعی، به صورت پایانی
ادامه...
بِدونِ اِشتِباه، بِداهِه، بِه طُورِ قَطعی، بِه صورَتِ پایانی
دیکشنری لهستانی به فارسی