niepewność ناامنی، افسرده، نااطمینانی، عادت نداشتن، عدم قطعیّت، نارسایی ادامه... نااَمنی، اَفسُردِه، نااِطمینانی، عادَت نَداشتَن، عَدَمِ قَطعیَّت، نارِسایی دیکشنری لهستانی به فارسی