nieodwracalnie به طور غیرقابل تعمیر، جدایی ناپذیر، به طور غیرقابل برگشت، غیر قابل بیان، غیرقابل برگشت، ناگفتنی ادامه... بِه طُورِ غِیرِقابِلِ تَعمیر، جُدایی ناپَذیر، بِه طُورِ غِیرِقابِلِ بَرگَشت، غِیرِ قابِل بَیان، غِیرِقابِلِ بَرگَشت، ناگُفتَنی دیکشنری لهستانی به فارسی