معنی niemiły - جستجوی لغت در جدول جو
niemiły
نامهربان، نام
ادامه...
نامِهرَبان، نام
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nieśmiały
خجالتی، ترسو
ادامه...
خِجالَتی، تَرسو
دیکشنری لهستانی به فارسی
niemy
بی کلام، بدون کلمات، بی صدا، با احتیاط، خاموش، ساکت، گنگ
ادامه...
بی کَلام، بِدونِ کَلَمات، بی صِدا، با اِحتیاط، خاموش، ساکِت، گُنگ
دیکشنری لهستانی به فارسی