جدول جو
جدول جو

معنی nguvu - جستجوی لغت در جدول جو

nguvu
نیرو، قدرت، توانمندی، پرانرژی
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فشار وارد کردن، از قدرت نفوذ استفاده کنید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پرانرژی، قدرتمند، پرشور
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پویا، قدرتمند، قوی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
محکم قدم زدن، محکم زدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به زور وارد شدن، ورود نیرو
دیکشنری سواحیلی به فارسی
چپاندن، با نیرو پر کنید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
غصب کردن، به زور بگیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
قوی، قدرتمند، پر انرژی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بالا طلب، عاشق قدرت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
قدرت داشتن، قوی بودن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تکان شدید دادن، به شدّت تکان دهید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
سخت، دشوار است، دردناک، خراش دار، پرزحمت، محکم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور پویا، به زور
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور ساکن، به روشی غیر قدرتمند
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور انرژی بخش، از طریق انرژی دادن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
با قدرت، به نحوی که با زور پیروز شود
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور قهری، به زور، به طور قاطع، به طور پر انرژی، با دقّت، با قدرت، با قدرت زیاد، به طور شدید، به طور قوی، قوی، به طور حماسی، با روحیّه، به شدّت، به طور محکم، با پافشاری، محکم، شدیداً، پر جنب و جوش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور قدرتمند، بسیار قوی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
اسب بخار، قدرت اسب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
انرژی زا، قدرت اضافه کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
زور بازو، قدرت عضلانی، عضلاتی بودن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
قوی تر، قدرت بیشتر، قوی ترین
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور ناتوان، بدون قدرت
دیکشنری سواحیلی به فارسی