معنی neergeslagen - جستجوی لغت در جدول جو
neergeslagen
با بینی بالا، زمین خورد
ادامه...
با بینی بالا، زَمین خُورد
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
terneergeslagen
ناامید، افسرده، ناامیدانه
ادامه...
نااُمید، اَفسُردِه، نااُمیدانِه
دیکشنری هلندی به فارسی