معنی naturalisasi - جستجوی لغت در جدول جو
naturalisasi
تابعیّت پذیری، تابعیّت
ادامه...
تابِعیَّت پَذیری، تابِعیَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
denaturalisasi
طبیعت زدایی، غیر طبیعی شدن
ادامه...
طَبیعَت زُدایی، غِیرِ طَبیعی شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
naturalisatie
تابعیّت پذیری، تابعیّت
ادامه...
تابِعیَّت پَذیری، تابِعیَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
netralisasi
خنثی سازی
ادامه...
خُنثی سازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی