معنی nano - جستجوی لغت در جدول جو
nano
کوتاه قد، کوتوله
ادامه...
کوتاه قَد، کوتولِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nane
هشت
ادامه...
هَشت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kutokuwepo kwa mfanano
عدم هماهنگی، عدم وجود شباهت
ادامه...
عَدَمِ هَماهَنگی، عَدَمِ وُجُود شَباهَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ufanano
یکسانی، شباهت
ادامه...
یِکسانی، شَباهَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa njia ya mfanano
به طور قیاسی، به قیاس
ادامه...
بِه طُورِ قیاسی، بِه قیاس
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa mfanano
با سازگاری، برای شباهت، به طور هماهنگ
ادامه...
با سازِگاری، بَرایِ شَباهَت، بِه طُورِ هَماهَنگ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
isiyo ya mfanano
ناسبتاً، غیر مشابه
ادامه...
ناسِبتاً، غِیرِ مُشَابِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
in modo nano
به طور کوتوله وار، به روش نانو
ادامه...
بِه طُورِ کوتولِه وار، بِه رَوِشِ نانو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
nono
در مرتبه نهم، نهم
ادامه...
دَر مَرتَبِه نُهُم، نُهُم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
neno
زبانی، کلمه
ادامه...
زَبانی، کَلَمِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
enano
کوتاه قد، کوتوله
ادامه...
کوتاه قَد، کوتولِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
njano
زرد
ادامه...
زَرد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
tano
پنج
ادامه...
پَنج
دیکشنری سواحیلی به فارسی
nono
نهم
ادامه...
نُهُم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dano
آسیب
ادامه...
آسیب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vano
بیهوده
ادامه...
بیهودِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sano
سالم
ادامه...
سالِم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
nato
متولّد، متولّد شد
ادامه...
مُتِوَلِّد، مُتِوَلِّد شُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vano
بیهوده
ادامه...
بیهودِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mfanano
هماهنگی، شباهت، منسجم، تناسب
ادامه...
هَماهَنگی، شَباهَت، مُنسَجِم، تَنَاسُب
دیکشنری سواحیلی به فارسی