معنی nane - جستجوی لغت در جدول جو
nane
هشت
ادامه...
هَشت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
inane
بیهوده، بی حال
ادامه...
بیهودِه، بی حال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Inane
بیهوده، بی حال
ادامه...
بیهودِه، بی حال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sane
عاقل
ادامه...
عاقِل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wane
کاهش یافتن، زوال
ادامه...
کاهِش یافتَن، زَوال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
nano
کوتاه قد، کوتوله
ادامه...
کوتاه قَد، کوتولِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dane
داده، فریاد زدن
ادامه...
دادِه، فَریاد زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
anne
مادر
ادامه...
مادَر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
nahe
نزدیک، مجاورت
ادامه...
نَزدیک، مُجاوِرَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
nene
پرپشت، ضخیم، متراکم، چاق
ادامه...
پُرپُشت، ضَخیم، مُتِراکِم، چاق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
nne
چهارم، چهار
ادامه...
چَهارُم، چَهار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
nane hazırlamak
نعناع تهیّه کردن، نعنا را تهیّه کنید
ادامه...
نَعناع تَهیِّه کَردَن، نَعنا را تَهیِّه کُنید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
nane ya
هشتم، هشت از
ادامه...
هَشتُم، هَشت اَز
دیکشنری سواحیلی به فارسی
powszechnie znane
به طور معتبر، به طور متوسّط
ادامه...
بِه طُورِ مُعتَبَر، بِه طُورِ مُتِوَسِّط
دیکشنری لهستانی به فارسی
hainane
خیانت آمیز، خائنانه
ادامه...
خِیانَت آمیز، خائِنانِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Inanely
به طور بی معنی، بیخودی
ادامه...
بِه طُورِ بی مَعنی، بیخُودی
دیکشنری انگلیسی به فارسی