معنی namna - جستجوی لغت در جدول جو
namna
طرز، روش
ادامه...
طَرزِ، رَوِش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kwa namna ya kupindukia
به شکل باشکوه، به شیوه ای بیش از حد
ادامه...
بِه شِکلِ باشُکوه، بِه شیوِه ای بیش اَز حَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna inayofanana
به طور مشابه، به روشی مشابه
ادامه...
بِه طُورِ مُشَابِه، بِه رَوِشی مُشَابِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna isiyo maalum
غیرمشخّصاً، به صورت غیر اختصاصی
ادامه...
غِیرِمُشَخَّصاً، بِه صورَتِ غِیرِ اِختِصاصی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna isiyo na kifani
به طور بی نظیر، به شکلی بی سابقه
ادامه...
بِه طُورِ بی نَظیر، بِه شِکلی بی سابِقِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna kubwa
به طور عظیم، در یک راه بزرگ
ادامه...
بِه طُورِ عَظیم، دَر یِک راه بُزُرگ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna tofauti
متفاوتانه، به روشی متفاوت
ادامه...
مُتِفاوِتانِه، بِه رَوِشی مُتِفاوِت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya ensaiklopedia
به طور دایره المعارفی، در قالب یک دایره المعارف
ادامه...
بِه طُورِ دایِرِه المَعارِفی، دَر قالِب یِک دایِرِه المَعارِف
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kifahari
به طور دیوانه وار، به شیوه ای ظریف
ادامه...
بِه طُورِ دیوانِه وار، بِه شیوِه ای ظَریف
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kinyume
برعکس
ادامه...
بَرعَکس
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kiofisi
به طور دلقک وار، به صورت رسمی
ادامه...
بِه طُورِ دَلقَک وار، بِه صورَتِ رَسمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kipekee
به طور برجسته، به روشی منحصر به فرد
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه، بِه رَوِشی مُنحَصِر بِه فَرد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kiume
به طور مردانه، به شکلی مردانه
ادامه...
بِه طُورِ مَردانِه، بِه شِکلی مَردانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kupendekeza
به طور پیشنهادی، به صورت پیشنهادی
ادامه...
بِه طُورِ پیشنَهادی، بِه صورَتِ پیشنَهادی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kupita kawaida
به طور فراطبیعی، به شکلی خارق العاده
ادامه...
بِه طُورِ فَراطَبیعی، بِه شِکلی خارِق العادِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya wingi
به طور چندگانه، به صورت جمع
ادامه...
بِه طُورِ چَندگانِه، بِه صورَتِ جَمع
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kusameheka
به طور بخشودنی، به شکلی قابل بخشش
ادامه...
بِه طُورِ بَخشودَنی، بِه شِکلی قابِلِ بَخشش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kushangaza
به طور برجسته، به طرز شگفت انگیزی
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه، بِه طَرزِ شِگِفت اَنگیزی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kushinda kwa nguvu
با قدرت، به نحوی که با زور پیروز شود
ادامه...
با قُدرَت، بِه نَحوِی کِه با زور پیروز شَوَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kutokuchukua hatua
به طور غیرفعّال، در قالب انفعال
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، دَر قالِب اِنفِعال
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya kuzuia
به طور پیشگیرانه، به صورت پیشگیرانه
ادامه...
بِه طُورِ پیشگیرانِه، بِه صورَتِ پیشگیرانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya lulu
به طور مهره ای، به شکل مروارید
ادامه...
بِه طُورِ مُهرِه ای، بِه شِکلِ مُروارید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya maua
به طور گل گون، به شکل گل
ادامه...
بِه طُورِ گُل گون، بِه شِکلِ گُل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya mti
چوبی وار، به شکل درخت
ادامه...
چوبی وار، بِه شِکلِ دِرَخت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya nguruwe
به طور خوکی، به شکل خوک
ادامه...
بِه طُورِ خوکی، بِه شِکلِ خوک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya panorama
به صورت پانوراما، به شکل پانوراما
ادامه...
بِه صورَت پانوراما، بِه شِکلِ پانوراما
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya upingano
به طور تناقض آمیز، در قالب یک تناقض
ادامه...
بِه طُورِ تَناقُض آمیز، دَر قالِب یِک تَناقُض
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna ya vimelea
به طور انگل وار، به شکل انگل
ادامه...
بِه طُورِ اَنگَل وار، بِه شِکلِ اَنگَل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa namna inayofaa
به طور مناسب، به شیوه ای مناسب
ادامه...
بِه طُورِ مُناسِب، بِه شیوِه ای مُناسِب
دیکشنری سواحیلی به فارسی