معنی nagość - جستجوی لغت در جدول جو
nagość
برهنگی، پابرهنه
ادامه...
بِرِهنِگی، پابِرِهنِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nagłość
ناگهانی بودن، سخت، ناگهانی
ادامه...
ناگَهانی بودَن، سَخت، ناگَهانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
radość
شادمانی، برکت، خوشحالی، خوشمزه بودن، شادابی، شاد، شادی، شادی و خوشحالی، شیرینی، شادی و سرور، کلاهبرداری، سرور، لنگی
ادامه...
شادمانی، بَرَکَت، خُوشحالی، خُوشمَزِه بودَن، شادابی، شاد، شادی، شادی و خُوشحالی، شیرینی، شادی و سُرور، کُلاهبَرداری، سُرور، لَنگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
małość
ریزاندام بودن، دانه دانه بودن، کم جثّگی، کم چرب، کوچکی، کوچکتر
ادامه...
ریزاَندام بودَن، دانِه دانِه بودَن، کَم جُثِّگی، کَم چَرب، کوچَکی، کوچَکتَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
nowość
جدید بودن، آخرین، تازگی، تازه
ادامه...
جَدید بودَن، آخَرین، تازِگی، تازِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
całość
کلّیّت، خلاصه کردن
ادامه...
کُلّیَّت، خُلاصِه کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
jakość
ارزشمندی، ارزش، کیفیّت، کیفیّت فیلم
ادامه...
اَرزِشمَندی، اَرزِش، کِیفِیَّت، کِیفِیَّت فیلم
دیکشنری لهستانی به فارسی