معنی nadruk - جستجوی لغت در جدول جو
nadruk
تاکید
ادامه...
تَاکید
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
indruk
برداشت
ادامه...
بَرداشت
دیکشنری هلندی به فارسی
nadra
کم تکراری، نادر، کمیاب، به ندرت، ندرت، متفرّق، کمتر شایع
ادامه...
کَم تِکرَاری، نادِر، کَمیاب، بِه نُدرَت، نُدرَت، مُتِفَرِّق، کَمتَر شایِع
دیکشنری سواحیلی به فارسی
nadrukkelijk
به طور قاطع، با تأکید
ادامه...
بِه طُورِ قاطِع، با تَأکید
دیکشنری هلندی به فارسی
druk
به طور پرمشغله، مشغول، شلوغ
ادامه...
بِه طُورِ پُرمَشغَلِه، مَشغول، شُلوغ
دیکشنری هلندی به فارسی
benadrukken
تاکید کردن، برای تأکید، برجسته کردن
ادامه...
تَاکید کَردَن، بَرایِ تَأکید، بَرجَستِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی