معنی nadmiar - جستجوی لغت در جدول جو
nadmiar
فراوانی بیش از حد
ادامه...
فَراوانی بیش اَز حَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
admirar
تحسین کردن
ادامه...
تَحسِین کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
admirar
تحسین کردن
ادامه...
تَحسِین کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nadar
شنا کردن
ادامه...
شِنا کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
adiar
تعطیل کردن، به تعویق انداختن، تعویق انداختن
ادامه...
تَعطیل کَردَن، بِه تَعویق اَنداختَن، تَعویق اَنداختَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nadar
شنا کردن
ادامه...
شِنا کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nadir
کمیاب، نادر، کمتر شایع
ادامه...
کَمیاب، نادِر، کَمتَر شایِع
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
nadmiarowy
فراوان، فراوان است
ادامه...
فَراوان، فَراوان اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
nadmiarowo
زائدانه، اوایل، به طور فزاینده، فصلی
ادامه...
زائِدانِه، اَوایِل، بِه طُورِ فَزایَندِه، فَصلی
دیکشنری لهستانی به فارسی
nadmiar obfitości
فراوانی زیاد، فرآیند
ادامه...
فَراوانی زیاد، فَرآیَند
دیکشنری لهستانی به فارسی