معنی mężnie - جستجوی لغت در جدول جو
mężnie
شجاعانه، شخم زدن
ادامه...
شُجاعانِه، شُخم زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mętnie
کدر، ابری، به طور مبهم
ادامه...
کِدِر، اَبری، بِه طُورِ مُبهَم
دیکشنری لهستانی به فارسی
różnie
به طور متفاوت، متقابل، متفاوتانه
ادامه...
بِه طُورِ مُتِفاوِت، مُتِقابِل، مُتِفاوِتانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
ważnie
به طور مهمّ، مرواریدی
ادامه...
بِه طُورِ مُهِمّ، مُرواریدی
دیکشنری لهستانی به فارسی
modnie
به طور شیک، شیک، به طور مد روز، مدرن
ادامه...
بِه طُورِ شیک، شیک، بِه طُورِ مُدِ روز، مُدِرن
دیکشنری لهستانی به فارسی