معنی mózgowy - جستجوی لغت در جدول جو
mózgowy
مغزّی، خوٰاستگاری
ادامه...
مُغَزّی، خوٰاستِگاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mózgowo
به طور مغزّی، در جزئیات
ادامه...
بِه طُورِ مُغَزّی، دَر جُزئیات
دیکشنری لهستانی به فارسی
bezmózgowy
بی مغز، حماقت
ادامه...
بی مَغز، حِماقَت
دیکشنری لهستانی به فارسی