معنی mutacja - جستجوی لغت در جدول جو
mutacja
جهش، پرش
ادامه...
جَهش، پَرِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rotacja
چرخش، در حال چرخش
ادامه...
چَرخِش، دَر حالِ چَرخِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
amputacja
قطع عضو، ناتوانی
ادامه...
قَطع عُضو، ناتَوانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
emulacja
شبیه سازی
ادامه...
شَبیه سازی
دیکشنری لهستانی به فارسی
notacja
یادداشت، ذخیره کنید
ادامه...
یادداشت، ذَخیرِه کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
imitacja
تقلید، جعل هویّت
ادامه...
تَقلِید، جَعلِ هُویَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
stacja
ایستگاه، پارک
ادامه...
ایستگاه، پارک
دیکشنری لهستانی به فارسی
kutaja
نام گذاری، ذکر کردن، اظهار نظر کردن، اصطلاح کردن
ادامه...
نام گُذاری، ذِکر کَردَن، اِظهار نَظَر کَردَن، اِصطِلاح کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
transmutacja
تغییر ماهیّت، بدون تغییر
ادامه...
تَغییر ماهیَّت، بِدونِ تَغییر
دیکشنری لهستانی به فارسی
permutacja
جایگشت، مکان نادرست
ادامه...
جایگَشت، مَکان نادُرُست
دیکشنری لهستانی به فارسی