معنی musuh - جستجوی لغت در جدول جو
musuh
دشمن
ادامه...
دُشمَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
lusuh
فرسوده، کهنه
ادامه...
فَرسودِه، کُهنِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan cara bermusuhan
به طور خصمانه، به روشی خصمانه
ادامه...
بِه طُورِ خَصمانِه، بِه رَوِشی خَصمانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memusuhi
دشمن سازی کردن، خصمانه
ادامه...
دُشمَن سازی کَردَن، خَصمانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan permusuhan
خصمانه، با خصومت
ادامه...
خَصمانِه، با خُصومَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bermusuhan
دشمنانه، خصمانه
ادامه...
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
permusuhan
دشمنی، خصومت، جنگ طلبی
ادامه...
دُشمَنی، خُصومَت، جَنگ طَلَبی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی