معنی mudah - جستجوی لغت در جدول جو
mudah
آسان
ادامه...
آسان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mudah dipeluk
قابل آغوش، آسان برای در آغوش گرفتن
ادامه...
قابِلِ آغوش، آسان بَرایِ دَر آغوش گِرِفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara mudah terbakar
به طور قابل اشتعال، قابل اشتعال
ادامه...
بِه طُورِ قابِلِ اِشتِعال، قابِلِ اِشتِعال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sifat mudah marah
تندخویی، تحریک پذیری
ادامه...
تُندخویی، تَحریک پَذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kemudahan
آسانی، راحتی
ادامه...
آسانی، راحَتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mempermudah
آسان کردن، آسان تر کند
ادامه...
آسان کَردَن، آسان تَر کُند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan mudah
با راحتی، به راحتی، به آسانی
ادامه...
با راحَتی، بِه راحَتی، بِه آسانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan mudah marah
با عصبانیّت، به راحتی عصبانی می شوند
ادامه...
با عَصَبانیَّت، بِه راحَتی عَصَبانی مِی شَوَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan mudah percaya
باورپذیر، به راحتی باور کنید
ادامه...
باورپَذیر، بِه راحَتی باوَر کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan mudah tertipu
با سادگی، به راحتی فریب خورد
ادامه...
با سادِگی، بِه راحَتی فَریب خُورد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah dibentuk
قابل تغییر، شکل دادن آسان
ادامه...
قابِلِ تَغییر، شِکل دادَن آسان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah dilupakan
فراموش شدنی، به راحتی فراموش می شود
ادامه...
فَراموش شُدَنی، بِه راحَتی فَراموش مِی شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah disuap
رشوه پذیر، رشوه دادن آسان
ادامه...
رِشوِه پَذیر، رِشوِه دادَن آسان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
murah
ارزانی، ارزان
ادامه...
اَرزانی، اَرزان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah marah
بدخلق، آسان عصبانی شدن، زودرنج، خشمگین، زود خشم، عصبی، دمدمی، پرخاشگر، زهرآگین
ادامه...
بَدخُلق، آسان عَصَبانی شُدَن، زُودرَنج، خَشمگین، زود خَشم، عَصَبی، دَمدَمی، پَرخاشگَر، زَهرآگین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah menguap
فرّار، به راحتی تبخیر می شود
ادامه...
فَرّار، بِه راحَتی تَبخِیر مِی شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah pecah
قابل شکستن، به راحتی شکسته می شود
ادامه...
قابِلِ شِکَستَن، بِه راحَتی شِکَستِه مِی شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah rusak
فاسدشدنی، به راحتی آسیب می بیند
ادامه...
فاسِدشُدَنی، بِه راحَتی آسیب مِی بینَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah terangsang
تحریک پذیر، به راحتی تحریک می شود
ادامه...
تَحرِیک پَذیر، بِه راحَتی تَحریک مِی شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah terbakar
قابل سوختن، قابل اشتعال، قابلیّت اشتعال، اشتعال پذیری
ادامه...
قابِلِ سوختَن، قابِلِ اِشتِعال، قابِلیَّتِ اِشتِعال، اِشتِعال پَذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah terpengaruh
تحت تاثیر پذیر، به راحتی تحت تاثیر قرار می گیرد
ادامه...
تَحتِ تَاثیر پَذیر، بِه راحَتی تَحتِ تَاثیر قَرار مِی گیرَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah tertipu
زودباور، ساده لوح
ادامه...
زودباوَر، سادِه لُوح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
muda
مدّت، زمان
ادامه...
مُدَّت، زَمان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
muda
جوان تر، جوان، جوانی، جوانانه
ادامه...
جَوان تَر، جَوان، جَوانی، جَوانانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudar
تغییر دادن، برای تغییر
ادامه...
تَغییر دادَن، بَرایِ تَغییر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
secara mudah diakses
دسترس پذیر، به راحتی قابل دسترسی
ادامه...
دَسترَس پَذیر، بِه راحَتی قابِلِ دَسترَسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی