معنی mozolnie - جستجوی لغت در جدول جو
mozolnie
پرزحمت، سخت
ادامه...
پُرزَحمَت، سَخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
moralnie
از نظر اخلاقی، از نظر اصطلاحی
ادامه...
اَز نَظَرِ اَخلاقی، اَز نَظَرِ اِصطِلاحی
دیکشنری لهستانی به فارسی
powolnie
به طور خسته کننده، ساینده، کند، صریح
ادامه...
بِه طُورِ خَستِه کُنَندِه، سایَندِه، کُند، صَریح
دیکشنری لهستانی به فارسی
pozornie
به طور ظاهری، از نظر ظاهری، ظاهراً
ادامه...
بِه طُورِ ظاهِری، اَز نَظَرِ ظاهِری، ظاهراً
دیکشنری لهستانی به فارسی
mozolny
سخت کوشانه، سخت کوشی
ادامه...
سَخت کوشانِه، سَخت کوشی
دیکشنری لهستانی به فارسی