معنی motorisasi - جستجوی لغت در جدول جو
motorisasi
موتوری شدن، موتورسازی
ادامه...
موتوری شُدَن، مُوتُورسازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memotorisasi
موتوری کردن، اجازه دهد
ادامه...
موتوری کَردَن، اِجازِه دَهَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
otorisasi
مجوّز
ادامه...
مُجَوِّز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
notarisasi
تصدیق دفترخانه، اسناد رسمی
ادامه...
تَصدِیق دَفتَرخانِه، اَسناد رَسمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
motorisatie
موتوری شدن، موتورسازی
ادامه...
موتوری شُدَن، مُوتُورسازی
دیکشنری هلندی به فارسی