معنی moronisch - جستجوی لغت در جدول جو
moronisch
به طور احمقانه، احمقانه
ادامه...
بِه طُورِ اَحمَقانِه، اَحمَقانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
moronisch
احمقانه
ادامه...
اَحمَقانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
chronisch
مزمن
ادامه...
مُزمِن
دیکشنری آلمانی به فارسی
moralisch
اخلاق گرایانه، از نظر اخلاقی، اخلاقی، به طور اخلاقی
ادامه...
اَخلاق گَرایانِه، اَز نَظَرِ اَخلاقی، اَخلاقی، بِه طُورِ اَخلاقی
دیکشنری آلمانی به فارسی
chronisch
مزمن
ادامه...
مُزمِن
دیکشنری هلندی به فارسی
ironisch
به طور طعنه آمیز، کنایه آمیز، طعنه آمیز، طعنه آمیزانه
ادامه...
بِه طُورِ طَعنِه آمیز، کِنایِه آمیز، طَعنِه آمیز، طَعنِه آمیزانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
ironisch
طعنه آمیز، کنایه آمیز، به طور طعنه آمیز
ادامه...
طَعنِه آمیز، کِنایِه آمیز، بِه طُورِ طَعنِه آمیز
دیکشنری هلندی به فارسی
moronico
احمقانه
ادامه...
اَحمَقانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
oxymoronisch
به طور تناقض آمیز
ادامه...
بِه طُورِ تَناقُض آمیز
دیکشنری هلندی به فارسی
oxymoronisch
به طور تناقض آمیز
ادامه...
بِه طُورِ تَناقُض آمیز
دیکشنری آلمانی به فارسی