معنی mormorato - جستجوی لغت در جدول جو
mormorato
نجوا کرده، زمزمه کرد
ادامه...
نَجوا کَردِه، زِمزِمِه کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mormorare
زیر لب گفتن، زمزمه کردن
ادامه...
زیرِ لَب گُفتَن، زِمزِمِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mormorante
زیر لب غرغرکننده، زمزمه کردن
ادامه...
زیرِ لَب غُرغُرکُنَندِه، زِمزِمِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mormorio
همهمه، زمزمه کردن
ادامه...
هَمهَمِه، زِمزِمِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی