معنی moralny - جستجوی لغت در جدول جو
moralny
اخلاقی، اصول اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی، اُصول اَخلاقی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Amorally
بی اخلاقانه، غیر اخلاقی
ادامه...
بی اَخلاقانِه، غِیرِ اَخلاقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
moral
اخلاقیات، اخلاقی
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاقی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
morale
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
morali
اخلاقیات، اخلاقی
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاقی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
owalny
بیضوی، بیضی شکل، بیضی، بت پرستی
ادامه...
بَیضَوی، بَیضی شِکل، بَیضی، بُت پَرَستی
دیکشنری لهستانی به فارسی
morale
اخلاقیات، اخلاقی
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Morally
از نظر اخلاقی
ادامه...
اَز نَظَرِ اَخلاقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
karalny
قابل مجازات، قابل محاسبه
ادامه...
قابِلِ مُجازات، قابِلِ مُحاسِبِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
oralny
دهانی، ماشین بیمار
ادامه...
دَهانی، ماشین بیمار
دیکشنری لهستانی به فارسی
normalny
عادّی، معمولی
ادامه...
عادّی، مَعمولی
دیکشنری لهستانی به فارسی
moralnie
از نظر اخلاقی، از نظر اصطلاحی
ادامه...
اَز نَظَرِ اَخلاقی، اَز نَظَرِ اِصطِلاحی
دیکشنری لهستانی به فارسی
mozolny
سخت کوشانه، سخت کوشی
ادامه...
سَخت کوشانِه، سَخت کوشی
دیکشنری لهستانی به فارسی
mobilny
متحرّک، با انگیزه
ادامه...
مُتِحَرِّک، با اَنگیزِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
lojalny
وفادار
ادامه...
وَفادار
دیکشنری لهستانی به فارسی
lokalny
محلّی، پیدا کردن
ادامه...
مَحَلّی، پِیدا کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
formalny
رسمی
ادامه...
رَسمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
tonalny
آوایی، به صورت آوازی
ادامه...
آوایی، بِه صورَتِ آوازی
دیکشنری لهستانی به فارسی
wokalny
آوازی، به صورت آکوستیک
ادامه...
آوازی، بِه صورَتِ آکُوستیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
niemoralny
غیر اخلاقی، غیر قابل تصوّر
ادامه...
غِیرِ اَخلاقی، غِیرِ قابِلِ تَصَوُّر
دیکشنری لهستانی به فارسی