معنی moraal - جستجوی لغت در جدول جو
moraal
اخلاقیات، اخلاق
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاق
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
normal
عادّی
ادامه...
عادّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dorsal
پشتی
ادامه...
پُشتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
formal
رسمی
ادامه...
رَسمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dorsal
پشتی
ادامه...
پُشتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
imortal
جاویدان، جاودانه
ادامه...
جاویدان، جاودانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
imoral
غیر اخلاقی
ادامه...
غِیرِ اَخلاقی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mordaz
تند، گاز گرفتن، تلخ و نیشدار، زننده
ادامه...
تُند، گاز گِرِفتَن، تَلخ و نِیشدار، زَنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vocaal
آوایی، آوازی
ادامه...
آوایی، آوازی
دیکشنری هلندی به فارسی
dorsal
به طور پشتی، پشتی
ادامه...
بِه طُورِ پُشتی، پُشتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
viraal
ویروسی وار، ویروسی
ادامه...
ویروسی وار، ویروسی
دیکشنری هلندی به فارسی
normal
عادّی
ادامه...
عادّی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Formal
رسمی
ادامه...
رَسمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
normal
عادّی
ادامه...
عادّی
دیکشنری آلمانی به فارسی
normaal
معمولاً، عادی
ادامه...
معمولاً، عادی
دیکشنری هلندی به فارسی
moreel
به طور اخلاقی، اخلاقی، از نظر اخلاقی
ادامه...
بِه طُورِ اَخلاقی، اَخلاقی، اَز نَظَرِ اَخلاقی
دیکشنری هلندی به فارسی
normal
عادّی
ادامه...
عادّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
morale
اخلاقیات، اخلاقی
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mortal
کشنده، فانی
ادامه...
کُشَندِه، فانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
amoral
بی اخلاقانه، غیر اخلاقی
ادامه...
بی اَخلاقانِه، غِیرِ اَخلاقی
دیکشنری آلمانی به فارسی
mortal
کشنده، فانی
ادامه...
کُشَندِه، فانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
moral
اخلاقیات، اخلاقی
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاقی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oraal
دهانی، شفاهی
ادامه...
دَهانی، شَفاهی
دیکشنری هلندی به فارسی
mordaz
تلخ و نیشدار، کوبنده، تند، زننده
ادامه...
تَلخ و نِیشدار، کوبَندِه، تُند، زَنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mortel
کشنده، فانی
ادامه...
کُشَندِه، فانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
morado
سیاه و آبی، بنفش
ادامه...
سیاه و آبی، بَنَفش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
normal
عادّی
ادامه...
عادّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
formal
رسمی
ادامه...
رَسمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
formal
رسمی
ادامه...
رَسمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dorsal
پشتی
ادامه...
پُشتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
normal
عادّی
ادامه...
عادّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
totaal
کامل، کل
ادامه...
کامِل، کُل
دیکشنری هلندی به فارسی