معنی monitorować - جستجوی لغت در جدول جو
monitorować
نظارت کردن، نظارت کند
ادامه...
نَظارَت کَردَن، نَظارَت کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mentorować
راهنمایی کردن، رهبری کردن
ادامه...
راهنَمایی کَردَن، رَهبَری کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی