معنی momen - جستجوی لغت در جدول جو
momen
لحظه
ادامه...
لَحظِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
momento
لحظه
ادامه...
لَحظِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
w odpowiednim momencie
به موقع، وقت شناس
ادامه...
بِه مُوقِع، وَقت شِناس
دیکشنری لهستانی به فارسی
momentaneo
لحظه ای
ادامه...
لَحظِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
momento
لحظه
ادامه...
لَحظِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
momentaan
لحظه ای
ادامه...
لَحظِه ای
دیکشنری هلندی به فارسی
momenteel
به طور حاضر یا فعلی، در حال حاضر
ادامه...
بِه طُورِ حاضِر یا فِعلی، دَر حالِ حاضِر
دیکشنری هلندی به فارسی
momentan
به طور لحظه ای، در حال حاضر، لحظه ای
ادامه...
بِه طُورِ لَحظِه ای، دَر حالِ حاضِر، لَحظِه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
momentaneamente
به طور لحظه ای، لحظه ای
ادامه...
بِه طُورِ لَحظِه ای، لَحظِه ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
momentâneo
لحظه ای
ادامه...
لَحظِه ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
momentaneamente
به طور لحظه ای، لحظه ای
ادامه...
بِه طُورِ لَحظِه ای، لَحظِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
moment
لحظه
ادامه...
لَحظِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
momentané
لحظه ای
ادامه...
لَحظِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
momentanément
به طور لحظه ای، لحظه ای
ادامه...
بِه طُورِ لَحظِه ای، لَحظِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
momentáneamente
به طور لحظه ای، لحظه ای
ادامه...
بِه طُورِ لَحظِه ای، لَحظِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
momentáneo
لحظه ای
ادامه...
لَحظِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
momento
لحظه
ادامه...
لَحظِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
komen
آمدن، بیا
ادامه...
آمَدَن، بیا
دیکشنری هلندی به فارسی
moyen
متوسّط، میانگین
ادامه...
مُتِوَسِّط، میانگین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moment
لحظه
ادامه...
لَحظِه
دیکشنری هلندی به فارسی
moment
لحظه، فوری
ادامه...
لَحظِه، فُوری
دیکشنری لهستانی به فارسی
op het juiste moment
به موقع، در زمان مناسب
ادامه...
بِه مُوقِع، دَر زَمان مُناسِب
دیکشنری هلندی به فارسی