معنی moderator - جستجوی لغت در جدول جو

moderator

دیکشنری اندونزیایی به فارسی

moderator

دیکشنری لهستانی به فارسی

moderator

دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

متوسّط

دیکشنری اسپانیایی به فارسی

معتدل کردن، متوسّط

دیکشنری پرتغالی به فارسی

متوسّط

دیکشنری اندونزیایی به فارسی

معتدل کردن، متوسّط

دیکشنری اسپانیایی به فارسی

اپراتور

دیکشنری هلندی به فارسی

متوسّط

دیکشنری پرتغالی به فارسی

اپراتور، اپرا

دیکشنری لهستانی به فارسی

اپراتور

دیکشنری اندونزیایی به فارسی

متوسّط

دیکشنری ایتالیایی به فارسی

مدیر جلسه، مجری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مدیر جلسه، مجری

دیکشنری آلمانی به فارسی

مدیر جلسه، ناظم

دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

مدیر جلسه، ناظم

دیکشنری پرتغالی به فارسی

مدیر جلسه، ناظم

دیکشنری اسپانیایی به فارسی

مدیر جلسه، ناظم

دیکشنری ایتالیایی به فارسی

متوسّط

دیکشنری آلمانی به فارسی