- moc
قدرت، زور
معنی moc - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به طور بی احساس، بدون احساس، بی هیجان
ارتقا، ارتقاء، تبلیغ
غیر دموکراتیک، ضدّ دموکراتیک
دموکراتیک، به صورت دموکراتیک
دموکراتیک
دموکراسی
بدون احساس، بدون احساسات، بی احساس
به طور غیر دموکراتیک، به روشی غیر دموکراتیک
دموکراسی
شوک زده، شوکّه شده
هیجان، شوک
احساسات
هیجان دادن، هیجان، هیجان زده کردن
هیجان انگیز
به طور احساسی، از نظر احساسی، به طور عاطفی
احساسی، بیش از حد احساسی
دموکراتیک، به صورت دموکراتیک
تنبل، نرم، نرم و فشرده
بینی گرفته، دلهره
توانستن، توانا
بی میل، خسته، خسته گونه
خیس کردن، مرطوب
دموکراتیک
محکم، تنگ
به طور قدرتمند، به صورت قطری، با قدرت زیاد، با قدرت، به شدّت، بالا، محکم، تمبر، خردکننده، به طور شدید، مشروط، با دقّت، قوی
محبوب، خوب دوست داشت
غیر دموکراتیک
به طور غیر دموکراتیک، غیر دموکراتیک
غیر دموکراتیک
هیجانی، احساسی