معنی mistrz - جستجوی لغت در جدول جو
mistrz
استاد
ادامه...
اُستاد
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mistari
خط دار، خطوط
ادامه...
خَط دار، خُطوط
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mistrzostwa
قهرمانی، قهوه ای
ادامه...
قَهرِمانی، قَهوِه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
mistrzostwo
هنرشناسی، هنرمند، استادی
ادامه...
هُنَرشِناسی، هُنَرمَند، اُستادی
دیکشنری لهستانی به فارسی
mistrzostwo muzyczne
هنر نوازندگی، غیرمتعارف
ادامه...
هُنَر نَوازَندِگی، غِیرِمُتِعارِف
دیکشنری لهستانی به فارسی
mistrzostwo w ryzykowaniu
لبه بازی، یک مزیّت بده
ادامه...
لَبِه بازی، یِک مَزیَّت بِدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
mistrzowski
استادانه، صنایع دستی، ماهر، مسلّط
ادامه...
اُستادانِه، صَنایِع دَستی، ماهِر، مُسَلَّط
دیکشنری لهستانی به فارسی
mistrzowsko
به طور استادانه، به صورت استادی
ادامه...
بِه طُورِ اُستادانِه، بِه صورَتِ اُستادی
دیکشنری لهستانی به فارسی
misto
مخلوط، مختلط
ادامه...
مَخلوط، مُختَلَط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mistig
به طور مه آلود، مه آلود، دودآلود
ادامه...
بِه طُورِ مِه آلود، مِه آلود، دودآلود
دیکشنری هلندی به فارسی
misère
بدبختی
ادامه...
بَدبَختی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mistik
ماورایی، عارف
ادامه...
ماوَرایی، عارِف
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
mistura
ترکیب، مخلوط
ادامه...
تَرکیب، مَخلوط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pisarz
نویسنده، فلوت نواز
ادامه...
نَوِیسَندِه، فُلوت نَواز
دیکشنری لهستانی به فارسی
mestre
استاد، معلّم
ادامه...
اُستاد، مُعَلِّم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
misero
فقیر، بدبخت
ادامه...
فَقیر، بَدبَخت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
misteri
مرموز بودن، رمز و راز
ادامه...
مَرموز بودَن، رَمز و راز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mistik
ماورایی، عرفانی
ادامه...
ماوَرایی، عِرفانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
zostać mistrzem
قهرمان شدن، قهرمانانه
ادامه...
قَهرِمان شُدَن، قَهرِمانانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی