معنی missione - جستجوی لغت در جدول جو
missione
مأموریت
ادامه...
مَأموریَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ammissione
ورود، پذیرش
ادامه...
وُرُود، پَذیرِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dimissione
استعفا
ادامه...
اِستِعفا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mission
مأموریت، تکلیف
ادامه...
مَأموریَت، تَکلیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
passione
شور و اشتیاق، اشتیاق
ادامه...
شور و اِشتیاق، اِشتیاق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visione
بینش، بینایی
ادامه...
بینِش، بینایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Mission
مأموریت
ادامه...
مَأموریَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Mission
مأموریت
ادامه...
مَأموریَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
missie
مأموریت
ادامه...
مَأموریَت
دیکشنری هلندی به فارسی
Commissionership
کمیسر بودن
ادامه...
کُمیسِر بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Commissioner
کمیسر
ادامه...
کُمیسِر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sottomissione
تسلیم پذیری، تسلیم
ادامه...
تَسلِیم پَذیری، تَسلِیم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی