جدول جو
جدول جو

معنی miskin - جستجوی لغت در جدول جو

miskin
فقیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

از دست دادن، خانم
دیکشنری هلندی به فارسی
فقیرترین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فقیرتر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بدبختی، فقر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فقیر کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مأموریت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پایین، فرود آمدن، کوتاه
دیکشنری لهستانی به فارسی
مردانه، یک مرز تعیین کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
محروم، فقیر، غمگین، نیازمند، کم برخوردار، بدبخت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
هدف گذاری کردن، هدف
دیکشنری هلندی به فارسی
مأموریت
دیکشنری هلندی به فارسی
مأموریت، تکلیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
به طور مه آلود، مه آلود، دودآلود
دیکشنری هلندی به فارسی
متورّم، برآمده، پفی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
مملو از بوی مشک، مشک دار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ماورایی، عارف
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
تند و تیز، تیز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ناپسندیده، زشت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
بی حال، خسته
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
مأموریت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ماورایی، عرفانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فقیرسازی، فقیر شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی