معنی miringkan - جستجوی لغت در جدول جو
miringkan
شیب دادن، کج کردن
ادامه...
شیب دادَن، کَج کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
memiringkan
کج کردن
ادامه...
کَج کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meringkas
متراکم کردن، خلاصه کردن
ادامه...
مُتِراکِم کَردَن، خُلاصِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی