معنی minuto - جستجوی لغت در جدول جو
minuto
دقیقه
ادامه...
دَقیقِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
minuto
دقیقه
ادامه...
دَقیقِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
minuto
دقیقه
ادامه...
دَقیقِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
minuut
دقیقه
ادامه...
دَقیقِه
دیکشنری هلندی به فارسی
dziesięciominutowy
ده دقیقه ای، اشتها آور
ادامه...
دَه دَقیقِه ای، اِشتِها آوَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
al minuto
دقیقاً به روز، در هر دقیقه
ادامه...
دقیقاً بِه روز، دَر هَر دَقیقِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
de diez minutos
ده دقیقه ای، ده دقیقه
ادامه...
دَه دَقیقِه ای، دَه دَقیقِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
al minuto
دقیقاً به روز، به دقیقه
ادامه...
دقیقاً بِه روز، بِه دَقیقِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
muto
بی کلام، بی صدا، خاموش
ادامه...
بی کَلام، بی صِدا، خاموش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
minst
کمترین، حدّاقلّ
ادامه...
کَمتَرین، حَدِّاَقَلّ
دیکشنری هلندی به فارسی
mvuto
فریبندگی، جاذبه، جذّابیت، جذّاب، جذبیت، کشش
ادامه...
فَریبَندِگی، جاذِبِه، جَذّابِیَت، جَذّاب، جَذبِیَت، کِشِش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mnato
لزجت، ویسکوزیته
ادامه...
لَزِجَت، ویسکُوزیتِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
inato
ذاتی
ادامه...
ذاتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
finto
ساختگی، جعلی
ادامه...
ساختِگی، جَعلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
aiuto
کمک، کمک کند، یاری کننده
ادامه...
کُمَک، کُمَک کُنَد، یاری کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
misto
مخلوط، مختلط
ادامه...
مَخلوط، مُختَلَط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
minum
نوشیدن، نوشیدنی
ادامه...
نوشیدَن، نوشیدَنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
majuto
پشیمانی
ادامه...
پَشیمانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Minute
دقیقه
ادامه...
دَقیقِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mwinuko
شیب دار، ارتفاع، شیبداری
ادامه...
شیب دار، اِرتِفاع، شیبداری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Minute
دقیقه
ادامه...
دَقیقِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
finito
محدود، به پایان رسید
ادامه...
مَحدود، بِه پایان رِسید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
finito
محدود، متناهی
ادامه...
مَحدود، مُتِناهی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
minimo
کمترین، حدّاقلّ
ادامه...
کَمتَرین، حَدِّاَقَلّ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mirato
هدف دار، هدف قرار گرفته
ادامه...
هَدَف دار، هَدَف قَرار گِرِفتِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
minutie
دقیق بودن، کامل بودن، دقّت زیاد
ادامه...
دَقیق بودَن، کامِل بودَن، دِقَّت زیاد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
finito
محدود، متناهی
ادامه...
مَحدود، مُتِناهی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
minuta
دقیقه، ریزه کاری
ادامه...
دَقیقِه، ریزِه کاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
minute
دقیقه
ادامه...
دَقیقِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
diminuto
کوچک، کاهنده
ادامه...
کوچَک، کاهَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
a minuto
دقیقاً به روز، دقیقه
ادامه...
دقیقاً بِه روز، دَقیقِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
diminuto
خیلی کوچک، کوچک
ادامه...
خیلی کوچَک، کوچَک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de dez minutos
ده دقیقه ای، ده دقیقه
ادامه...
دَه دَقیقِه ای، دَه دَقیقِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی