معنی mingguan - جستجوی لغت در جدول جو
mingguan
هفتگی
ادامه...
هَفتِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gangguan
آزار، اختلال، حواس پرتی، برخورد، مداخله، وقفه، مزاحمت، آزردگی
ادامه...
آزار، اِختِلال، حَواس پَرتی، بَرخُورد، مُداخِلِه، وَقفِه، مُزاحِمَت، آزُردِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dua mingguan
دو هفته یکبار، دو هفته ای
ادامه...
دُو هَفتِه یِکبار، دُو هَفتِه ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی