معنی militant - جستجوی لغت در جدول جو
militant
فعّال گرا، فعّال، مبارز
ادامه...
فَعّال گِرا، فَعّال، مُبارِز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
militant
به طور جنگجویانه، مبارز
ادامه...
بِه طُورِ جَنگجویانِه، مُبارِز
دیکشنری آلمانی به فارسی
militant
به طور جنگجویانه، مبارز
ادامه...
بِه طُورِ جَنگجویانِه، مُبارِز
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
militare
سربازانه، نظامی
ادامه...
سَربازانِه، نِظَامی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
de maneira militante
به طور جنگجویانه، به شیوه ای ستیزه جویانه
ادامه...
بِه طُورِ جَنگجویانِه، بِه شیوِه ای سِتیزِه جویانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de manière militante
به طور جنگجویانه، به شیوه ای ستیزه جویانه
ادامه...
بِه طُورِ جَنگجویانِه، بِه شیوِه ای سِتیزِه جویانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
militar
سربازانه، نظامی
ادامه...
سَربازانِه، نِظَامی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
militar
سربازانه، نظامی
ادامه...
سَربازانِه، نِظَامی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
militair
به طور نظامی، نظامی، سربازانه
ادامه...
بِه طُورِ نِظَامی، نِظَامی، سَربازانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
Dilatant
افزاینده
ادامه...
اَفزایَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dilatant
افزاینده، افزایش دهد
ادامه...
اَفزایَندِه، اَفزایِش دَهَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
méditant
مدیتیشن کننده، مدیتیشن
ادامه...
مِدیتیشِن کُنَندِه، مِدیتیشِن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dilatant
افزاینده، گشاد کننده
ادامه...
اَفزایَندِه، گُشاد کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
militan
مبارز
ادامه...
مُبارِز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
militan
مبارز
ادامه...
مُبارِز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Militant
مبارز
ادامه...
مُبارِز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
militante
مبارز
ادامه...
مُبارِز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
militante
مبارز
ادامه...
مُبارِز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
militante
مبارز
ادامه...
مُبارِز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
in modo militante
به طور جنگجویانه، به شیوه ای ستیزه جویانه
ادامه...
بِه طُورِ جَنگجویانِه، بِه شیوِه ای سِتیزِه جویانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی