migoczący درخشان، برّاق، به طور لرزان، لرزان، لرزنده، لرزیدن ادامه... دِرَخشان، بَرّاق، بِه طُورِ لَرزان، لَرزان، لَرزَنده، لَرزیدَن دیکشنری لهستانی به فارسی